|
|
عالم Alem ...
تعداد بحث های ایجاد شده: 49
امتیاز بحث های ایجاد شده: 95
|
تعداد بازدید:
486 |
امتیاز بحث:
0 |
|
|
جان لاک آزادي خواه و انقلابي |
1389/04/18
|
|
زندگينامه سياسي فيلسوفي كه او را پيامبر انقلاب انگلستان ناميدند
جان لاك را پيامبر انقلاب انگلستان مينامند، فيلسوفي كه در نزاع سلطنتطلبان و مشروطهخواهان انگليسي، جانب حكومت پارلماني را گرفت و از به ثمر نشستن «انقلاب باشكوه» در انگلستان به وجد آمد.فيلسوف محافظهكاري كه در ساختار نظام سلطنتي انگلستان از آزادي فرد در مقابل اقتدار دولت دفاع كرد و به گاه اضطرار حتي حامي انقلاب شد و برداشتن سلاح در مقابل دولت محدودكننده آزادي را جايز دانست. رساله مشهور لاك «درباره فهم بشري» كه يك سال قبل از انقلاب 1688 انگلستان و در دوران تبعيد نويسنده در هلند منتشر شد، نوشتهاي بود كه مبتني بر آن ميتوان لاك را پيامآور انقلاب آرام در انگلستان دانست.
جان لاك اما فيلسوف انقلاب نيست كه هم باني ليبراليسم فلسفي است و هم موسس مذهب تجربي. لاك شايد خوشبختترين همه فلاسفه باشد، چه آنكه كارش در فلسفه نظري را درست هنگامي پايان داد كه حكومت كشورش به دست كساني افتاد كه در سياست با او همعقيده بودند. عقايدي كه جان لاك انگليسي مدافع آنها بود، چه در عرصه عمل و چه در دايره نظر، تا سالهاي سال و حتي امروز مورد اعتقاد قويترين و موثرترين سياستمداران و فلاسفه است. نظريات سياسي لاك، پس از تصرفهايي كه مونتسكيو در آن كرد، در قانون اساسي آمريكا تجسم يافت.
اما اين تنها تاثير لاك نبود كه قانون اساسي انگلستان نيز تا كمتر از يك قرن قبل بر نظريات لاك مبتني بود و البته آن قانون اساسي كه انقلابيون فرانسوي تصويب كردند، نيز چنين بود. چه آنكه به قول برتراندراسل، جان لاك هميشه عاقلانه ميانديشد و هميشه حاضر است تا جانب منطق را در مقابل مبهمگويي و معماسرايي بگيرد. بدينترتيب است كه نهضت ليبراليسم ميراثي ماندگار از جان لاك به ارث ميبرد، ميراثي به نام «نداشتن جزميت».
جان لاك در انگلستان به دنيا آمد. در سال 1632 و در روزگاري كه در بستر سياسي اين امپراتوري، كشمكش بر سر تناسب قدرت ميان شاه و پارلمان در جريان بود. شاه و حاميان او بر موهبت الهي شاه استناد ميكردند و مخالفان اين موهبت بر تقسيم قدرت ميان پادشاه و پارلمان پاي ميفشردند. جان لاك نيز شايد تحت تاثير پدر جانب مخالفين شاه را گرفت و همين رويكرد بود كه فرار او از انگلستان و استقرار در كشور هلند را برايش پي آورد. جان لاك اين شانس را داشت كه در نظام بيتلاطم انگلستان، شاهد دو انقلاب باشد. او هم اعدام شاه انگلستان و اعلام جمهوري اليوركرامول را شاهد بود و هم پايان جمهوري دهساله كرامول و بازگشت سلطنت را و البته در نهايت بر تخت نشستن شاه محدود و انقلاب 1688 و پيروزي پارلماننشينان را.
سخنگويان اين انقلاب كه جان لاك برجستهترينشان بود، انقلاب را به عنوان پيروزي سنن استوار قديم قلمداد كردند اما محتواي انقلاب بسيار بيشتر از اين بود و در جريان آن، مهمترين مانع سياسي توسعه سرمايهداري مدرن برطرف شد. تاثير انقلاب آرام مردم انگلستان عليه سلطنت اما پايهگذار شكلگيري نظرگاه جان لاك درباره طبيعت بشر بود. چنين بود كه او نظرگاهي متفاوت از هموطن معاصر خويش توماس هابز در باب آزادي بشر و طبيعت انساني ارايه كرد. به اين ترتيب اگر عدهاي را اين اعتقاد است كه ميتوان منبع نظريات توماس هابز را در تجارت او از انقلاب يافت، منطقا بايد انتظار داشت كه لاك نظري راديكالتر از هابز درباره طبيعت بشر داشته باشد، چراكه او معاصر هر دو انقلاب بوده است. سالهاي دشوار پيش از انقلاب بدون خونريزي كه موجب سرنگوني جيمز شد، براي لاك به بهاي از دست دادن پشتيبان و مقامش تمام شد و نيز سبب گشت كه براي مدتي جلاي وطن كند.
البته خاطرات كودكي جان لاك از جنگ داخلي احتمالا از خاطرات هابز كه در آن زمان اوقات خود را ميان خردمندان و روشنفكران پاريس با مسرت و فراغت بال گذرانده بود، تلخي و ناكامي بيشتري داشت. پدر لاك از جمله كساني بود كه مجدانه ضدپادشاه از پارلمان هواداري ميكرد و چون بيشتر ساكنان قسمت غربي ك
|
|
|
|
|
|
نظرات کاربران
ترتیب نظرات: جدیدترین به قدیمی ترین
|
|
تاکنون نظری ارسال نگردیده است
|
|
|
تمام حقوق برای سایت Tamoochin.com محفوظ است
©2024 Tamoochin.com | TCOM
|