ديگر در انتظارکه باشم؟
زيرا مرا هواي کس نيست
روزيم گرم هزار هوس بود
امروزدگرم هوسي نيست
در من سرود گمشده اي بود
کانرا کسي نخواند
هرگز مرا چنانکه منستم
يک افريننده زينهمه نشناخت
بس درد داشتم که بگويم
اما دلم نگفت و نهان گرد
دردا که کس نگفت
کاخر چه بود و چيست گناهم
گر سرنوشت من همه اين بود
.
اي مرگ
بر ان شب سياه فرو تاب
تنها در انتظار تو هستم
بشتاب اي نيامده بشتاب