|
|
رزيتا سرخ
تعداد بحث های ایجاد شده: 18
امتیاز بحث های ایجاد شده: 14
|
تعداد بازدید:
480 |
امتیاز بحث:
0 |
|
|
نام و جايگاه پاسارگاد |
1388/08/06
|
|
نزديک به دويست سال از اثبات مشهد مادر سليمان به عنوان آرامگاه کوروش بزرگ و دشت مرغاب به عنوان پاسارگاد قديم مي گذرد و در اين مدت نيز درباره صورت اصلي و معني پاسارگاد سخنان بسيار عنوان شده است و بارها ادعا کرده اند که اين اسم از واژه پارس و پسوند گَده يا همانند آن گرد آمده است و به معني نشيمن گاه يا لشکرگاه پارسيان است . اما امروز ديگر شکي نداريم که اين فرضيه ها بي بنياد است و نام اصلي پاسارگاد بسيار شبيه است بدانچه متداول بوده ، يعني بدون ر ماقبل سين . توضيح مطلب به قرار ذيل است : نخستين کسي که نام پايتخت کوروش را ياد کرده ، کتزياس ، پزشک يوناني داريوش دوم و اردشير دوم هخامنشي است که مدت ها در ايران مي زيست و لابد به اين نام آشنايي کامل داشته . وي در يک جا نوشته است که کوروش در نزديک پاسارگاد بر آخرين پادشاه ماد پيروزي يافت . پس از او آريستبولوس ، از ياران اسکندر مقدوني ، مي گويد که اين سردار گنج پاسارگاد را تاراج کرد و نيز مي آورد که وي در بازگشت از کرمان به سوي پاسارگاد که آرامگاه کوروش در آن واقع بود ، رفت . استرابلو جغرافيانويس و مورخ سده اول ميلادي با استفاده از نوشته هاي پيشينيانش مي گويد : ايرانيان کاخ هاي شوش را با شکوه بي مانند مي آرايند ، ولي کوشک ها و بنا هاي شاهانه پارسه شهر تخت جمشيد و پاسارگاد را هم بسيار محترم و بزرگ مي دانند چه اين دو شهر هم خاستگاه آنان است و هم استوارتر از شوش و از اين ها گذشته ، آرامگاه تاجدارانشان نيز در آن دو محل مي باشد . نيکلائوس دمشقي و پليانوس ، گويا بر اساس گفته کتزياس آورده اند که کوروش شهر پاسارگاد را همان جايي ساخت که نبردگاه او با آخرين پادشاه ماد و گواه پيروزيش بر وي بود . پليني مي گويد : رودخانه اي است به نام سيتيوگانوسکه اگر بر آن هفت روز کشتي برانند به شهر پاسارگاد مي رسند . و هم او مي گويد دژ فرسارگيده مسکن مغان يعني پيشوايان ديني مزداپرستان است و آرامگاه کوروش کبير يعني پاسارگاد انجام مي گرفت . کنتوس کورتيوس در تاريخي که از اسکندر مقدوني نوشته به تفصيل از پرسه گده که ماخ و بوستان کوروش در آن بوده ، ياد کرده است و نيز گفته است که اسکندر گنج هنگفت شهر پرسه گده را به تاراج برد . بالاخره استفانوس بيزانسي که در سده يازدهم و دوازدهم ميلادي مي زيسته و يک لغت نامه از نام ها و اصطلاحات کهن بر مبناي نوشته هاي بسيار قديمي تر درست کرده ، نوشته است : اناکسي منوس لمپسکوسي که از همراهان اسکندر مقدوني بوده ، د ر نوشته خود نام شهر را به صورت پسرگادي آورده و آن را بنگاه يا لشکرگاه پارسيان معني کرده است . پس از اين که خط ميخي پارسي باستان خوانده شد ، محققان در کتيبه بيستون روايتي يافتند که به موجب آن گئوماته مغ که خود را به دروغ برديه ، پسر کوروش مي ناميد و به همين بهانه ، تاج و تخت را غصب کرده بود ، از جايي به نام پئيشياهووادَ در نزديک کوه اَرکَدي به فتنه گري برخاست . برديه دروغين دوم هم پس از شکست خوردن از سردار داريوش بزرگ در جايي به نام رَخَه به همان پئيشياهوودا گريخت و دوباره به جمع آوري سپاه پرداخت . هنري راولينسن که سنگ نبشته بيستون را خواند و به جهانيان شناساند ، مي گويد : گاه گاهي به اين فکر افتاده ام که نکند اين پئيشياهووادَ اصل همان کلمه اي باشد که يونانيان پاسارگاد ذکر کده اند ، ليکن دليلي براي نپذيرفتن اين گمان نداريم و همانندي حروفي اين دو نام به تنهايي دليل يکي بودن آن نمي تواند باشد . 25 سال پس از راولينسن ، ژ.اپُرت محقق فرانسوي ، در جغرافياي بطلميوس جايي در فارس به نام پسرخه يافت و آن را با رخه مذکور در کتيبه بيستون يکي دانست و گفت که هر دوي آنها همان پسا يا فساي امروزي مي باشد و پئيشياهووادَ هم بايد در حدود دارابگرد باشد ، اما اين تعابير مقبوليتي نيافت .
_« دکتر عليرضا شاهپور شهبازي » _
|
|
|
|
|
|
نظرات کاربران
ترتیب نظرات: جدیدترین به قدیمی ترین
|
|
تاکنون نظری ارسال نگردیده است
|
|
|
تمام حقوق برای سایت Tamoochin.com محفوظ است
©2024 Tamoochin.com | TCOM
|