شعر عارف
نشسته ام باز کناز تو امدي سراغم نگاه تو روشن شباي بي چراغم
صداي من وقتي قصه داره که رنگ چشم تو غصه داره شب منو تو باز دوباره انتظاره
نگاه تو رنگ بوسه داره لباي من گرمو بي قراره سکوت شب يه آسمون و يک ستاره
بارون گل شد خواب ستاره به انتظار بغض ابر پاره پاره
تا قلب آسمون ميبارم با تو تنها فصل من و تو باز رسيده روي ابرا
کنار تو آروم ميام پا بمزارم چراغي تو دست شبا جاميزارم
که روشن بمونه آسمون بي ستاره
به شوق تو عهدي با چشمات ميبندم دوباره به اين عشق به اين دل ميخندم
قصه ي عشق بازيه چرخ روزگاره
نشسته ام باز کناز تو امدي سراغم نگاه تو روشن شباي بي چراغم
صداي من وقتي قصه داره که رنگ پشم تو غصه داره شب منو تو باز دوباره انتظاره
نگاه تو رنگ بوسه داره لباي من گرم و بي قراره سکوت شب يه آسمون و يک ستاره
کنار تو آروم ميام پا بمزارم چراغي تو دست شبا جاميزارم
که روشن بمونه آسمون بي ستاره
به شوق تو عهدي با چشمات ميبندم دوباره به اين عشق به اين دل ميخندم
قصه ي عشق بازيه چرخ روزگاره