سال 80-81 بودش كه با ورود بدانشكده كامپيوتر از دنياي بسته هنرستان به يه دنياي بازتر رسيدم اعتقادات خونوادم كم كم برام زير سوال رفت ، من يخونواده سوپر مذهبي دارم
من البتّه چون متولّد بهمن هم هستم و به خيلي دلايل ديگه فرد بسيار كنجكاو و بدنبال اختراع و اكتشافي هستم.
همش دنبال اين بودم كه يقرصي براي نماز درست كنم !
يعني يقرصي كه بخوريم و اين كار تكراري رو هر روز و شب انجامش نديم!
مدّتها دنبالش بودم تا اينكه فهميدم جريان چيز ديگريست اصلا !
دنياي ديگري هست دقيقا مس دنياي واركرافت !
و ما در طول روز با كژي ها زشتي هاي پليدي ها ي زيادي برخورد ميكنيم و اين نماز جريان چشمه ايست كه اگر خودمون رومرتّباً در اون نشوييم روز بروز كثيف تر ميشيم و آخر بيمار !
يروز پلوي روانپزشكم بودم و سوال كردم اين قرصايي كه دارم ميخورم براي چيه ؟
گفت شما خود شيفتگي + اختلال مود +خلق اسكيزوئيد + اختلالات جنسي داري
بدنبال درمانش گشتم تا قرصها رو نخورم !
وقتي اين صفحرو ديدم
http://www.tebyan.net/nutrition_health/islam_health/islamic_medicine/2008/4/17/19816.html
يادم افتاد كه اينها همون قرصهاي نماز هستند